English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3235 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
actinograph U دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
actinogram U ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
actinochemistry U مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
bar bender U دستگاهی که میل گرد را خم میکند
excavators U دستگاهی که پی کنی یاخاکبرداری میکند
excavator U دستگاهی که پی کنی یاخاکبرداری میکند
air compresser U دستگاهی که هوا را متراکم میکند
hydromatic U دستگاهی که بافشار روغن کار میکند
termograph U دستگاهی که حرارت روزانه را ثبت میکند
marigraph U دستگاهی که نوسانات جزر ومد را ثبت میکند
reading wand U دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
atomizers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomisers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomizer U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
sensitive U آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
batcher U دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
uart U Receiver UniversalAsynchronous Transmitter دستگاهی که دادههای موازی را به داده سری تبدیل میکند
franking machine U دستگاهی که تاریخ و هزینه پست را روی کاغ چاپ میکند نقش تمبر
computer output microfilm recorder U دستگاهی که خروجی کامپیوتررا روی فیلم حساس به نوربه شکل میکروسکوپی ضبط میکند
assembly line U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
heliocentric U دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
opened U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opens U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
gain U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gained U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gains U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
vibrators U دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
vibrator U دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
bell conveyor U دستگاهی که مخلوط بتن را ازروی نوار به محل بتن ریزی حمل میکند
violet ray U اشعهء ماوراء بنفش
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
anticathode U قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air metering force U نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
dye polymer recording U در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
the greater lumen U خورشید
sunned U خورشید
sun U خورشید
daystar U خورشید
phoebus U خورشید
suns U خورشید
day star U خورشید
sol U خورشید
sunning U خورشید
declination U میل خورشید
sol U الهه خورشید
air thread U لعاب خورشید
parhelion U عکس خورشید
titan U خدای خورشید
perihelion U حضیض خورشید
corona U خرمن خورشید
solar eclipse U گرفت خورشید
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
coronas U خرمن خورشید
d. of the sun U انحراف خورشید
titans U خدای خورشید
samson U اهل خورشید
parhelion U خورشید کاذب
actinometer U پرتوسنج خورشید
sun's disk U قرص خورشید
macule U لکه خورشید
heliometer U خورشید سنج
helium U گاز خورشید
sunlight U نور خورشید
mock sun U عکس خورشید
actinometre U پرتوسنج خورشید
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
helios U دارگونه خورشید خورشیدخدا
the setting of the sun U غروب کردن خورشید
opposition jupiter to the sun U تقابل بر جیس با خورشید
coronel U هاله خورشید وغیره
heliocentric system U دستگاه خورشید مرکزی
coronal U هاله خورشید وغیره
hour angle U زاویه ساعتی خورشید
anthelion U هاله رو به روی خورشید
spectrohelioscope U طیف بین خورشید
chromatosphere U هاله سرخ خورشید
parheliacal U مانند عکس خورشید
sunglow U فلق و شفق خورشید
first light U اولین طلیعه خورشید
sunspot U لکه روی خورشید
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
instrumental analysis U تجزیه دستگاهی
built in aerial آنتن دستگاهی
broken <adj.> U شکسته [دستگاهی]
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
pyrheliometer U گرماسنج ونیرو سنج خورشید
The earth moves round the sun. U زمین دوز خورشید می چرخد
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
heliometer U الت پیمایش قطر خورشید
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
perihelion U نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
sunrise U طلوع خورشید تیغ افتاب
sunrises U طلوع خورشید تیغ افتاب
gossamery U لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
ripper U دستگاهی که زمین را شیارمیزند
presetting U تنظیم از قبل [دستگاهی]
mansion U عمارت چند دستگاهی
to park U پارک کردن [دستگاهی]
mansions U عمارت چند دستگاهی
hook-up U اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
bitumen boiler U دستگاهی که با ان قیر رامیجوشانند
allocated manpower U نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
spectroheliograph U تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliogram U تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
solunar U حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
snowblink U انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
midnight sun U خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
to screen one's eyes from the sun U از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
heliograph U دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
reels U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeled U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
echo depth sounder U دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
mill U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
automation U کنترل و هدایت دستگاهی بطورخودکار
mills U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
reel U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeling U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
parhelic U وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
shoots U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
shoot U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
transaction code U کد تغییرات
variation U تغییرات
variations U تغییرات
oscilliations U تغییرات
to start up something U دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
to put something into operation U دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
wind gauge U دستگاهی که سرعت باد را اندازه می گیرد
generators U دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
generator U دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
aeromotor U هرگونه دستگاهی که با جریان هواکار کند
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
heliometry U پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
autumnal equinox U نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
isothermal change U تغییرات هم دما
incrementally U تغییرات پلهای
f. and reflux U تغییرات روزگار
physical change U تغییرات فیزیکی
calculation variation U انالیز تغییرات
taste changes U تغییرات سلیقه
adiabetic changes U تغییرات ادیابتیک
calculus of variations U حساب تغییرات
flux and reflux U تغییرات زمانه
chance variations U تغییرات تصادفی
technological changes U تغییرات فنی
ranged U دامه تغییرات
output variability U تغییرات تولید
lateral shifts U تغییرات جانبی
coefficient of variation U ضریب تغییرات
transaction file U فایل تغییرات
deflection shift U تغییرات انحراف
flux U تغییرات پی در پی جریان
range U دامنه تغییرات
range U دامه تغییرات
seasonal variations U تغییرات فصلی
rate of changes U نرخ تغییرات
lateral shifts U تغییرات عرضی
qualitative changes U تغییرات کیفی
quantitative changes U تغییرات کمی
tolerances U دامنه تغییرات
ranges U دامنه تغییرات
ranges U دامه تغییرات
ranged U دامنه تغییرات
social changes U تغییرات اجتماعی
tolerance U دامنه تغییرات
depth varies U عمق تغییرات
to conk out U کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
Recent search history Forum search
2New Format
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1She is choosing to look at bright side of the situation.
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1a food shop let us "eat now,pay later"thanks to the Barrett name.
1offshoring
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com